شربت شفا بخش امام باقر: عسل, زعفران, آب باران و خاک کربلا

احمدبن ابی عبداللّه البرقی میگويد: زنى كلاف و نخى به من داد و گفت: اين كلاف را بده تا با آن پرده كعبه دوخته شود.
من دوست نداشتم كه آن را به دربانان و كليدداران كعبه بدهم، چون آنها را مى‌شناختم كه مخالف دين حقّ‌ و خيانت‌كارند. وقتى به مدينه رسيدم خدمت امام باقر عليه السّلام شرف‌ياب شدم و به آن حضرت عرض كردم: قربانت گردم! زنى كلاف و نخى به من داده و از من خواسته است آن را به مكّه ببرم تا با آن پرده كعبه دوخته شود و من دوست ندارم آن را به دربانان و كليدداران كعبه بدهم چه وظيفه‌اى دارم‌؟
فرمود: با بهاى آن عسل و زعفران بخر و مقدارى از خاک قبر امام حسين عليه السّلام را تهيّه كن و آن را با آب باران خمير كن و در آن مقدارى از عسل و زعفران بريز و آن را در ميان شيعيان تقسيم كن تا مرض های خودشان را با آن مداوا كنند.
ترجمه فروع کافی ;  ج ۳  ص ۵۴۹

Comments

Popular posts from this blog

فریب خوردن محمد(ص) از شیطان و آوردن آیه برای توصیه به بت پرستی!

امامان اگر آدم های خوب و با بصیرتی بودند به دست زنان خود مسموم نمی شدند

فرق بین ایرانیان و ارمنیان در برخورد با قاتلان اجدادشان